چیزهایی که در کلاس های دانشگاه آموزش نمیدهند !

جیمز ویگنال یک انیماتور و طراح موشن گرافیک ساکن لندن است. او با دریافت جایزه تفنگداران جوان در سال 2012 به عنوان یکی از استعداد های بزرگ انگلیس شناخته شد. او دوست داشت چه چیزی را بداند؟ "خیلی طرح هایم را دوست نداشته باشم."

او می گوید: « لاجرم مشتری، تغییر می خواهد و لاجرم شما فکر می کنید که آنها چیزی از طراحی نمی فهمند. شغل شما این است که بهترین کار را برای مشتری ایجاد کنید. نه این که بهترین کار را برای قرار دادن در مجموعه آثار خود ایجاد کنید. البته در مواردی نیز شما و مشتری مانند هم فکر می کنید و در نهایت کاری طراحی خواهید کرد که هم می توانید با افتخار، آن را روی سایتتان قرار دهید و هم می تواند اجاره دفترتان را پرداخت کنید. اما این موارد به ندرت پیش می آیند.

فرای هر کار خارق العاده ای که در وب سایت یک طراح می بینید، بیش از 10 کار وجود دارد که شما نمی بینید ولی او ب آن ها خرج خود را درآورده است. هنگامی که کار را به مشتری، رئیس یا کارفرما تحویل دادید و او را خوشحال کردید، می‌توانید تغییراتی را روی آن انجام دهید و آن را به حالتی برسانید که خودتان می پسندید و آن را در سایتتان قرار دهید.

 جیمز ویگنال می گوید: « پیش زمینه ذهنی من با شما تفاوت دارد. من بر خلاف شما که مدرک هنر دارید، لیسانس مهندسی دارم.» او ادامه می دهد:« اما در ادامه می توانیم یکسان باشیم. اولین چیزی که هنگام ورود به یک کار باید رعایت کنید این است که کمی فروتنی داشته باشید.»

«تعدادی از هم دوره ای های من تصور می کردند به خاطر افتخاراتی که به دست آورده اند آنها هدیه خداوند به بشریت هستند. اما اشتباه می کردند. همیشه کسی هست که از شما بهتر باشد. کارفرمایان نیز وقتی برای نگرش های متکبرانه ی شما ندارند. آنها نیاز به افرادی دارند که بتوان به راحتی با آنها کار کرد."

برگرفته شده از yaghout.blog.ir

خورشید ظهر تنهایی

اکنون مردی از اسب به زیر افتاده است.

مردی که در سینه شب ، خواب را بر دشمن حرام کرده است.

مردی که حیاتش ، حیات دشمن را تا این لحظه معلق نگاه داشته است.

مردی که تنفسش ، نفس را در سینه دشمن ، حبس کرده است.

مردی که صلابتش پشت غرور دشمن را به خاک مالیده است...

شکست یک شخص نیست

یکی از مریدان شیوانا مرد تاجری بود که ور شکسته شده بود. روزی برای تصمیم گیری در مورد یک موضوع تجاری به مشاور نیاز بود.شیوانا از شاگردانش خواست تا مرد را نزد او آورند. یکی از شاگردان به اعتراض گفت: اما او یک تاجر ور شکسته است و نمی توان به مشورت او اعتماد کرد. شیوانا پاسخ داد:شکست یک اتفاق است یک شخص نیست! کسی که شکست خورده در مقایسه با کسی که چنین تجربه ای نداشته است هزاران قدم حلوتر است . موفقیت را به روشنی لمس کرده است و تار های متصل به شکست را می شناسد .وقتی کسی موفق می شود بدانید که چیزی یاد نگرفته است که اگر شجاعت خود را از دست نداده باشد می تواند به دیگران منتقل کند. وقتی کسی شکست می خورد هرگز نگویید تا ابد شکست خورده است!بلکه بگویید هنوز موفق نشده است!

نارنجی طالبی!

گفتم شاید خوب باشه درباره ی رنگی که می پسندم یه پست بذارم... .. رنگ زرد طالبی!که البته من بهش میگم نارنجی چون فکر میکنم نارنجی ایه که یه ذره به زرد می زنه .البته دقیقا رنگ پایین نیست ولی بهش شبیه ولی در اصل زرده (melon yellow)... علت وسواسم روی این مسائل شاید بخشیش به این برگرده که فکر می کنم رنگ ها هر چند با تفاوت کم اما بالاخره متفاوتن و خاصیت های متفاوتی دارن.

خب رنگ نارنجی : "رنگ نارنجی یک رنگ گرم است زیرا ترکیبی از رنگ زرد و قرمز است و به نظر می رسد که این رنگ یک رنگ شاد و زندگی بخش باشد. نشانی از چشم انداز پاییزی و شعله ی آتش است.

این رنگ چون ترکیبی از رنگ زرد و قرمز است به عنوان رنگی انرژی زا در نظر گرفته می شود که به طرق گوناگونی شاد به نظر می رسد و مثل زرد تحریک کننده و مانند قرمز مملو از شور و علاقه و نشاط است.

ازرنگ نارنجی برای اتاق ناهار خوری و آشپز خانه (زیرا همانند قرمز سبب افزایش اشتها می شود) و همچنین در اتاق نشیمن و سالن های ورودی استفاده می شود.ولی وقتی که در اتاق خواب استفاده شود ممکن است شخص را بیدار نگه دارد . وقتی که از رنگ نارنجی در اتاقی استفاده می شود باعث می شود که اتاق کوچکتر به نظر برسد بنابراین در صورت استفاده از آن مطمئن شوید که به اتاق نور فراوان می رسد.

هرجا نارنجی وجود دارد گرمای خوشایندی نیز پدید می آید و فرد حس راحتی و امنیت پیدا می کند.نارنجی رنگی است که احساسات و عواطف را در وجود انسان بیدار می کند و حتی تا حدودی اعتماد به نفس را نیز ارتقا می بخشد.نارنجی هم اگر مثل صورتی به صورت ملایم و روشن به کار برده شود می تواند استرس و تنش را از میان برداشته و آرامش ایحاد کند و باعث رفع عصبانیت شود. اگر بخواهیم نارنجی را در یک جمله خلاصه کنیم می توانیم بگوییم: نارنجی شما را شاد و پر از انرژی می کند!"

منبع: "چگونه معمارانه طراحی کنیم"

کنکوری ها!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بالاخره منم دست به قلم شدم . شاید این فعالیت زیاد طول نکشه و صرفا یه محک باشه شایدم بر عکس باید دید ...

هنوزم بعضی وقت ها به یاد پیش دانشگاهی و کنکور می افتم و با خودم فکر می کنم تو چه نعمتی قرار دارم یعنی دیگه کنکوری نیستم دیگه لازم نیست برای آینده ی زندگیم تو ابهام یه عدد کوچولو باشم یه عددی که شاید مسیر زندگی خیلی ها رو عوض می کنه ... بعضی مغرور رتبه می شن و رشته ای می رن که حتی نمی دونن مقدمات درسی اون رشته چی هست یا بعضی ها هم اینقدر از رتبه ی خودشون ناراحتن که حاضرن یکی از بد ترین سال های زندگیشونو دوباره تجربه کنن! 

این مطالب به مناسبت فشاریه که الان یعنی ماه اردیبهشت روی کنکوری ها هست ...

آن وقت ها ساعت سه معمولا سرمان روی میز آشپز خانه یا میز تحریر می افتاد و در سکوت وزوز کننده ی خانه خوابمان می برد. واقعا ارزشش را داشت؟ اثبات های هندسه یا داستان های ناکجا آباد چقدر مهم بود؟ اضطراب در وجودمان جا خوش کرده بود و به قلبمان چنگ می انداخت و وقتی خواب بودیم ما رو از درون می جوید. هر صبح که بیدار می شدیم پوکی دردناکی در استخوان هایمان احساس می کردیم که تنها با یک چیز آرام می شد: نمره ی کامل در یک امتحان یا کوچکترین تضمینی که نشان دهد از بقیه عقب نمانده ایم . از اضطراب متنفربودیم اما نمی توانستیم ولش کنیم با وفا ترین همنشینمان بود...